loading...

اخبار و رسانه

بازدید : 119
چهارشنبه 21 آبان 1399 زمان : 7:54

بیوگرافی و زندگینامه

سحر قریشی در ششم دی ماه سال ۱۳۶۶ در شهر تهران به دنیا آمده است. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داده است و در حال حاضر به همراه تنها برادرش سپهر و مادر ندا افشار زندگی می کند. طرفدار پر و پا قرص تیم استقلال تهران است.

اولین حضورش مقابل دوربین فیلم لج و لج بازی بود که توسط یکی از آشنایان همسر سابقش ( مهران اخوان ذاکر ) به کارگردان این فیلم معرفی می شود. بعد از این فیلم با بازی در سریال دلنوازان در کنار بازیگرانی همچون شاهرخ استخری و سمانه پاکدل به شهرت رسید.

به دلیل اینکه استعداد چاقی دارد همواره اهل ورزش است و مراقب است وزنش را متعادل نگه دارد. قد سحر قریشی۱۷۰ سانتی متر قد و ۵۸ کیلوگرم وزن دارد. هیچ لذتی را بالاتر از غذا نمی داند و علاقه شدیدی به غذاهای خوشمزه ایرانی و خارجی دار

«سحر! تو بینی ات را عمل کرده ای؟» همین نقطه شروع مصاحبه ای بود که موضوعش رواج «جراحی زیبایی» مخصوصاً در میان چهره های سینما و تلویزیون است.

من عمل بینی انجام ندادم. یعنی بهتر است بگویم من در کل عمل زیبایی نداشتم. نه تزریق گونه، نه عمل بینی و نه هیچ عمل دیگری روی صورتم انجام ندادم. اما حقیقتاً فقط یک بار تزریق ژل لب داشتم. سال گذشته مدتی با تلویزیون کار نمی کردم و زمان جشنواره بود. به پیشنهاد یکی از دوستانم که مدام به من گفت خیلی تغییر می کنی اگر ژل بزنی، وسوسه شدم و پیش دکتری که کل خانواده ما مشتری او هستند رفتم، در کل من عاشق زیبایی هستم و اطرافیان را تشویق به حفظ زیبایی می کنم اما نه برای خودم البته به هر کسی که احتیاج دارد توصیه می کنم اما خودم حس می کنم نیاز به عمل ندارم. قدیم ها عمل زیبایی مختص پیرها بود ولی امروزه می بینیم که جوان ها بیشتر گرایش به این کارها دارند. افراد پیر چون از زیبایی دور می شوند دلشان می خواهد دوباره زیبا شوند.

کسانی که سن و سالی از آنها می گذرد در گفته هایشان می شنویم که می گویند من جوان تر که بودم پوستم خیلی خوب بود، یا گونه های زیبایی داشتم یا... همین امر باعث می شود که افراد جوان به سمت جراحی و تزریق ژل و بوتاکس بروند اما همانطور که گفتم این روزها جوان ها مدام دلشان می خواهد تغییر کنند. به ۲ علت؛ خود کم بینی و نداشتن اعتماد به نفس.

با یکی از دوستانم مطب دکتر رفتم که ژل تزریق کنم اما نکته جالب اینکه او این کار را انجام نداد و من مقدار خیلی زیادی ژل به لب بالایم تزریق کردم. چشم تان روز بد نبیند. دکتر من خیلی خوب بود و همیشه می گفت تو با تزریق ژل شبیه فلان بازیگر سینمای تجاری می شوی و من هم جدی گرفتم و این کار را انجام دادم. در آن زمان کار تلویزیونی نداشتم و این ریسک را کردم. اصلاً حال آن روزهایم خوب نبود و گمان می کردم با این تغییر حالم بهتر می شود اما نه تنها بهتر نشد بلکه روز به روز بدتر هم شدم. به خصوص بعد از دیدن واکنش اطرافیانم.

شاید زیباتر شده بودم اما چون همه مرا می شناختند و از صورتم ذهنیت قبلی داشتند تا مرا می دیدند می گفتند: «وای! تو چرا این کار را کردی؟ سحر با آن صورت بکر به سینما معرفی شده بود.» زمانی که برای نقش یلدا در کار آقای سهیلی زاده انتخاب شدم، او بچه هایی را که انتخاب کرد برای «سحر! تو بینی ات را عمل کرده ای؟» همین نقطه شروع مصاحبه ای بود که موضوعش رواج «جراحی زیبایی» مخصوصاً در میان چهره های سینما و تلویزیون است.

من عمل بینی انجام ندادم. یعنی بهتر است بگویم من در کل عمل زیبایی نداشتم. نه تزریق گونه، نه عمل بینی و نه هیچ عمل دیگری روی صورتم انجام ندادم. اما حقیقتاً فقط یک بار تزریق ژل لب داشتم. سال گذشته مدتی با تلویزیون کار نمی کردم و زمان جشنواره بود. به پیشنهاد یکی از دوستانم که مدام به من گفت خیلی تغییر می کنی اگر ژل بزنی، وسوسه شدم و پیش دکتری که کل خانواده ما مشتری او هستند رفتم، در کل من عاشق زیبایی هستم و اطرافیان را تشویق به حفظ زیبایی می کنم اما نه برای خودم البته به هر کسی که احتیاج دارد توصیه می کنم اما خودم حس می کنم نیاز به عمل ندارم. قدیم ها عمل زیبایی مختص پیرها بود ولی امروزه می بینیم که جوان ها بیشتر گرایش به این کارها دارند. افراد پیر چون از زیبایی دور می شوند دلشان می خواهد دوباره زیبا شوند.
کسانی که سن و سالی از آنها می گذرد در گفته هایشان می شنویم که می گویند من جوان تر که بودم پوستم خیلی خوب بود، یا گونه های زیبایی داشتم یا... همین امر باعث می شود که افراد جوان به سمت جراحی و تزریق ژل و بوتاکس بروند اما همانطور که گفتم این روزها جوان ها مدام دلشان می خواهد تغییر کنند. به ۲ علت؛ خود کم بینی و نداشتن اعتماد به نفس.

با یکی از دوستانم مطب دکتر رفتم که ژل تزریق کنم اما نکته جالب اینکه او این کار را انجام نداد و من مقدار خیلی زیادی ژل به لب بالایم تزریق کردم. چشم تان روز بد نبیند. دکتر من خیلی خوب بود و همیشه می گفت تو با تزریق ژل شبیه فلان بازیگر سینمای تجاری می شوی و من هم جدی گرفتم و این کار را انجام دادم. در آن زمان کار تلویزیونی نداشتم و این ریسک را کردم. اصلاً حال آن روزهایم خوب نبود و گمان می کردم با این تغییر حالم بهتر می شود اما نه تنها بهتر نشد بلکه روز به روز بدتر هم شدم. به خصوص بعد از دیدن واکنش اطرافیانم.
شاید زیباتر شده بودم اما چون همه مرا می شناختند و از صورتم ذهنیت قبلی داشتند تا مرا می دیدند می گفتند: «وای! تو چرا این کار را کردی؟ سحر با آن صورت بکر به سینما معرفی شده بود.» زمانی که برای نقش یلدا در کار آقای سهیلی زاده انتخاب شدم، او بچه هایی را که انتخاب کرد برای سریال «دلنوازان» دوست نداشت صورت عمل شده ای داشته باشند. من هم صورتم دستکاری نشده بود و همین باعث شد خیلی دیده شوم. صورتم بکر و دست نخورده بود با ابروهای پهن.
زمانی که ژل تزریق کردم در جشنواره، فیلم های من پخش می شد و به همین دلیل ناچار شدم در جمع حضور پیدا کنم. این در حالی بود که هنوز لب هایم ورم شدیدی داشت و من ناچار بودم نشست مطبوعاتی داشته باشم. وای ی ی... عکس هایی که از من انداختند و حرف ها و حاشیه ها کلی زیاد شد. طرفدارانم ناراحت شده بودند و آنهایی که طرفدارم نبودند همه جا نوشته بودند ما که می گفتیم صورتش عملی است باور نمی کردند حالا لب هایش او را لو داد...
خیلی از سوپراستارهای ما کلی صورتشان را تغییر دادند و دست کاری کردند اما تا این حد دچار حاشیه نشدند که من شدم. شاید آنها از ورودشان همین گونه آمدند و من نباید این کار را می کردم. من چند روز بعد رفتم پیش دکتر و ژل را تخلیه کردم. درد بسیار شدیدی را تحمل کردم و فهمیدم سحر به عنوان بازیگر اصلاً نباید از این ریسک ها انجام دهد.

خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد
برای بازیگری که با تغییرات چهره وارد کار و تصویر شود شاید جراحی زیبایی مشکل نداشته باشد، یعنی اگر من اول ژل تزریق می کردم و بعد برای نقشی انتخاب می شدم ایراد نداشت. در مصاحبه از من پرسیدند، معروفیت بهتر است یا محبوبیت؟ و من گفتم محبوبیت، شهرت می آورد و مهمتر است. من باز هم می گویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم که ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شکلی پذیرفتند که وارد این محیط شدم. هنوز سن من کم است و افتادگی پلک، چروک صورت و... ندارم.
پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتماد به نفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب می کردم نه با دستکاری صورتم. بدون بی حسی ژل زدم و کلی درد کشیدم و دوباره بدون بی حسی آن را تخلیه کردم. چون داروهای بی حسی روی صورتم اثر نداشت. اگر کسی نیاز به جراحی داشته و پول هم داشته باشد و این کار را انجام ندهد واقعاً آدم نادانی است. می گویند خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد؛ پس باید هرکسی به زیباتر شدن فکر کند.

خودم را همین جوری که هستم دوست دارم
اگر هر فردی حس کند که خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این کافی است ولی اگر نقصی وجود دارد که اعتماد به نفس را کم می کند باید آن را رفع کند. مادرهایی که این مصاحبه را می خوانند این نکته را بدانند که بداید از کودکی به دختر و پسرتان اعتماد به نفس بدهید و آنها را تایید کنید. مادر و مادربزرگم همیشه می گفتند: ‌«قربون دختر خوشگلم برم...!» و این ملکه ذهن من شد که صورت زیبایی دارم... و آنقدر این جمله را شنیدم که دیگر باور کردم زیبا هستم و بیشتر باید به درون و سیرت زیبا فکر کنم.
وقتی سیرت زیبا باشد آن مهربانی و صداقت و پاکی در چشم ها تبلور پیدا می کند و منعکس می شود. بعضی ها زیبایی ظاهری ندارند اما ۲ جلسه که با آنها برخورد می کنیم، می بینیم چقدر این آدم زیباتر از قبل دیده می شود. پس داشتن زیبایی ظاهر، هیچ نیست... بعضی ها هم زیبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدم هایی هستند که درونشان زیبا نیست و موج منفی دارند.

هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست!
اهل رژیم غذایی هستم و از طرف پدر و مادر، ژن چاقی دارم. قدم ۱۷۰ سانتی متر و وزنم ۵۸ کیلوگرم است اما به شدت مراقب وزنم هستم. یک دوره بود که خیلی ورزش می کردم اما الان وقت نمی کنم و فقط رژیم می گیرم و گریه می کنم. بعد از اینکه یک عالمه غذا می خورم کلی گریه می کنم... انگار در دنیا هیچ لذتی بالاتر از غذا خوردن نیست.
به شدت غذا دوست دارم؛ کاملاً سیر که شدم افسرده می شوم و گریه می کنم؛ طوری که مجبور شدم مشاوره بگیرم. به دکتر گفتم نمی توانم جلوی اشتهایم را بگیرم... سر فیلمبرداری که هستیم اصلاً غذا نمی خورم. دوره ای بود که تا غذا می دیدم، گریه می کردم. که چرا این غذا را جلوی من گذاشتند؟ مرغ پخته را می دیدم می گفتم طفلکی را چرا پختید...؟ دکتر آنقدر با من حرف زد و روش هایی به کار برد که بهتر شدم. رژیم سخت گرفتم و مشاوره هایی که رفتم باعث شد این حالت کمتر شود. برای درمان این حالت ها ظرف غذا را بزرگتر کردم و مقدار غذا را کمتر و این را پذیرفتم که من اشرف مخلوقات هستم؛ باید همه چیز بخورم و دلم برای مرغ و گوسفند نسوزد.

من هیچ وقت صورتم را جراحی نخواهم کرد
دوستم بینی اش را ۳ بار عمل کرد و در آخر هم درست نشد. پره بینی دوستم ایراد داشت، سه بار عمل کرد و تنها نقصی که دکتر نتوانست رفع کند، همان پره بینی بود. خب این زیباتر شدن نیست. حتی یکی از دوستانم ژل تزریق کرد و بدنش حساسیت شدیدی به این تزریق نشان داد و لبش کج شد و دکتر گفت دیگر نمی توانم درستش کنم. حتی بعد از تخلیه لبش مثل قبل نشد. با توجه به این اتفاق ها آدم کمی ترسو می شود، البته من ریسک پذیر هستم اما روی صورتم دیگر کاری انجام نمی دهم.

ورود به سینما آسان است اما...
اولین بار من برای بازی در فیلم سینمایی «لج و لجبازی» تست دادم و حدود ۶۱ نفر در انتخاب نهایی بودیم و در نهایت کسی را خواستند که شبیه سارا خوئینی ها یا امیر جعفری باشد که قرار بود نقش پدر و مادر من را داشته باشند. نظر نهایی را گریمور و کارگردان با هم می دادند. گریمور گفت گونه هایش شبیه ساراست و با گریم می تواند شبیه تر هم بشود و به این ترتیب، من انتخاب شدم. خانم مهدیه اعرابی، گریمور کسی بود که باعث انتخاب من شد.
البته زیبایی صورت هم شرط است و بازیگر باید قابلیت دیده شدن را داشته باشد اما بازی من باعث شد که بمانم و دوباره انتخاب شوم. من بازی بیلبورد نیستم اما مطمئناً زیبایی صورت و بازی، هر دو برای ماندن مهم است. ورود به سینما آسان است و ماندن در آن دشوار. تهیه کننده و کارگردان با پول می توانند خیلی ها را وارد کنند ولی آیا آن فرد برای دفعه دوم و سوم هما انتخاب می شود؟ من در مورد خودم می گویم که صورتم بکر و دست نخورده بود یا آن مدل ابروهای یلدا، آن نقش کلی روی ابروی بازیگرها در کارهای بعدی تاثیر گذاشت. یادش بخیر؛ سال ۸۸ من ۲۱ ساله بودم که آن نقش را بازی کردم.

زیبایی مصنوعی ارزش ندارد
من به گونه ام ژل تزریق نکرده ام. دروغ گفتن توهین به شعور مخاطب است و عکس بچگی ام را به شما نشان می دهم تا ثابت کنم عمل نکرده ام. به نظر من در دوره ما صورت ها همه یک شکل شده و این اصلاً خوب نیست. لب ها، بینی ها و ابروها همه یک شکل است. خدا آدم ها را متفاوت آفریده و این زیباست؛ نه اینکه در یک مهمانی لباس ها که بر اساس مد همه یک شکل است، بینی ها همه کوچک و سربالا، لب ها هم که هم ژل زده، ابروها هم تتو شده و... آیا این زیبایی مصنوعی ارزش دارد؟ دختری که در ۲۰ سالگی این کارها را انجام می دهد دیگر لطافتی ندارد و وقتی ۴۰ ساله شد دیگر می خواهد چه بکند؟ از لطافت جوانی باید لذت ببریم و این جراحی ها را بگذاریم برای زمانی که زیبایی ما کم می شود و شاید اعتماد به نفس ما را تحت الشعاع قرار دهد.

سحر دختری لوس و اطواری است؟
زمانی که فیلم سینمایی «دردسر بزرگ» را بازی کردم، خودم هم در خیابان حس کردم که همه نسبت به من این برداشت را دارند که فردی لوس و نازپرورده هستم. در آن فیلم نقش همسر حامد کمیلی را داشتم. پریسا دختر پولدار و لوسی بود که خیلی ادا داشت و با. به شدت مسئولیت پذیرم. با اینکه تک فرزند هستم اما اهل قهر نیستم. باید اعتراف کنم که نق نقو و خواب آلود هستم. از سروصدا فراری ام و در خانه وقتی تنها باشم، هیچ صدایی شنیده نمی شود؛ نه تلویزیون و نه موزیک. در کل آدم شلوغی هستم اما در تنهایی از سروصدا و شلوغی فاصله می گیرم.

توصیه آخر من به خانم ها
یک زن کامل، زنی است که سالم باشد. به غذا خوردنش، به پوست و مو و لباس پوشیدن و... اهمیت بدهد. توصیه ام این است که تا ازدواج می کنید زیبایی خود را کنار نگذارید و حس کنید به هدفی که می خواستید رسیدید. من بازیگر هستم و بیشتر به این نکات اهمیت می دهم و حس می کنم من هستم و یک قاب صورت.
باید زیبا و سالم باشم تا حسم را به مخاطب برسانم اما همه خانم ها باید به این نکات اهمیت بدهند و این اول احترام به خودمان است و در نهایت احترام به بیننده و کسانی که در کنار ما زندگی می کنند. آدمی که سلامت روح داشته باشد می تواند به هم کمک کند. یک زن ایده آل باید به ظاهرش توجه کند. اغلب زن ها می گویند من دیگر مادر شدم و از من گذشته. اگر این زن به خود و سلامت روحش اهمیت ندهد چطور می خواهد آرامش و سلامت را به خانواده و فرزندش منتقل کند؟ پس در هر کاراکتری که هستیم (مادر، همسر، دختر و...) به زیبایی و سلامت روح و جسم باید اهمیت دهیم و نقص هایمان را رفع کنیم.» دوست نداشت صورت عمل شده ای داشته باشند. من هم صورتم دستکاری نشده بود و همین باعث شد خیلی دیده شوم. صورتم بکر و دست نخورده بود با ابروهای پهن.

زمانی که ژل تزریق کردم در جشنواره، فیلم های من پخش می شد و به همین دلیل ناچار شدم در جمع حضور پیدا کنم. این در حالی بود که هنوز لب هایم ورم شدیدی داشت و من ناچار بودم نشست مطبوعاتی داشته باشم. وای ی ی... عکس هایی که از من انداختند و حرف ها و حاشیه ها کلی زیاد شد. طرفدارانم ناراحت شده بودند و آنهایی که طرفدارم نبودند همه جا نوشته بودند ما که می گفتیم صورتش عملی است باور نمی کردند حالا لب هایش او را لو داد...

خیلی از سوپراستارهای ما کلی صورتشان را تغییر دادند و دست کاری کردند اما تا این حد دچار حاشیه نشدند که من شدم. شاید آنها از ورودشان همین گونه آمدند و من نباید این کار را می کردم. من چند روز بعد رفتم پیش دکتر و ژل را تخلیه کردم. درد بسیار شدیدی را تحمل کردم و فهمیدم سحر به عنوان بازیگر اصلاً نباید از این ریسک ها انجام دهد.

خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد

برای بازیگری که با تغییرات چهره وارد کار و تصویر شود شاید جراحی زیبایی مشکل نداشته باشد، یعنی اگر من اول ژل تزریق می کردم و بعد برای نقشی انتخاب می شدم ایراد نداشت. در مصاحبه از من پرسیدند، معروفیت بهتر است یا محبوبیت؟ و من گفتم محبوبیت، شهرت می آورد و مهمتر است. من باز هم می گویم من اگر بازیگر شدم حق ندارم دیگر آنقدر به سر و صورتم دست بزنم که ذهنیت مردم را به هم بریزم؛ آنها مرا با شکلی پذیرفتند که وارد این محیط شدم. هنوز سن من کم است و افتادگی پلک، چروک صورت و... ندارم.

پس نباید دیگر این اشتباه را انجام دهم. من در مدتی انگار بیمار شده بودم و در آن روزها اعتماد به نفس نداشتم و باید حال بدم را با سفر و استراحت خوب می کردم نه با دستکاری صورتم. بدون بی حسی ژل زدم و کلی درد کشیدم و دوباره بدون بی حسی آن را تخلیه کردم. چون داروهای بی حسی روی صورتم اثر نداشت. اگر کسی نیاز به جراحی داشته و پول هم داشته باشد و این کار را انجام ندهد واقعاً آدم نادانی است. می گویند خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد؛ پس باید هرکسی به زیباتر شدن فکر کند.

خودم را همین جوری که هستم دوست دارم

اگر هر فردی حس کند که خودش را دوست دارد حتی اگر نقصی دارد، این کافی است ولی اگر نقصی وجود دارد که اعتماد به نفس را کم می کند باید آن را رفع کند. مادرهایی که این مصاحبه را می خوانند این نکته را بدانند که بداید از کودکی به دختر و پسرتان اعتماد به نفس بدهید و آنها را تایید کنید. مادر و مادربزرگم همیشه می گفتند: ‌«قربون دختر خوشگلم برم...!» و این ملکه ذهن من شد که صورت زیبایی دارم... و آنقدر این جمله را شنیدم که دیگر باور کردم زیبا هستم و بیشتر باید به درون و سیرت زیبا فکر کنم.

وقتی سیرت زیبا باشد آن مهربانی و صداقت و پاکی در چشم ها تبلور پیدا می کند و منعکس می شود. بعضی ها زیبایی ظاهری ندارند اما ۲ جلسه که با آنها برخورد می کنیم، می بینیم چقدر این آدم زیباتر از قبل دیده می شود. پس داشتن زیبایی ظاهر، هیچ نیست... بعضی ها هم زیبا بوده اما در اصطلاح عوام، نچسب هستند. آنها آدم هایی هستند که درونشان زیبا نیست و موج منفی دارند.

بازدید : 106
شنبه 26 مهر 1399 زمان : 16:43

«Money Heist» سریالی اسپانیایی است که در فارسی به «خانه کاغذی» ترجمه شده است. این سریال ماجرای سرقت مسلحانه یک عده خلافکار از کارخانه چاپ اسکناس اسپانیا است. با زومجی و نقد سریال همراه باشید.

سریال اسپانیایی «La Casa De Papel» با نام انگلیسی «Money Heist» که در فارسی به نام «خانه کاغذی» ترجمه شده است سال ۲۰۱۷ اولین‌بار در یکی از شبکه‌های اسپانیا پخش شد. بعد از آن به‌خاطر اینکه پخش این سریال مورد استقبال قرار گرفت نت‌فیلیکس تصمیم گرفت پخش جهانی آن را به عهده بگیرد. سریال «خانه کاغذی» جزء معدود سریال‌های غیرانگلیسی زبان به شمار می‌رود که مخاطبی جهانی پیدا کرده است و این موفقیت بزرگی برای سازندگان سریال به حساب می‌آید. سریال Money Heist ابتدا در دو فصل ۱۳ و ۹ قسمتی ساخته شد و زمانیکه مورد استقبال قرار گرفت سازندگانش تصمیم گرفتند سریال را ادامه بدهند و فصلهای ۳ و ۴ نیز ساخته شد. همچنین فصل پنجم این سریال هم قرار است ساخته شود. این سریال در سایت Imdb با تعداد آراء ۲۲۲.۷۱۷ رای، میانگین امتیاز قابل‌توجه ۸.۵ را به‌دست آورده است. یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن این سریال سوژه بسیار جالب و مهیج آن است. بزرگ‌ترین سرقت تاریخ که قرار است صورت بگیرد. همین موضوع، استفاده از بازیگران متنوع، خلق شخصیت‌های گوناگون و پیچیدگی داستان باعث شده است تا مخاطبان زیادی به این سریال غیر انگلیسی زبان جذب شوند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که این سریال، ایراداتی اساسی دارد که مانع می‌شود تا به سریالی ماندگار تبدیل شود. علت این موضوع هم می‌تواند شتاب‌زدگی در تبدیل ایده‌ای مهیج و جذاب به یک فیلمنامه پرقدرت باشد. داستان سریال سرقت پول

در مورد یک گروه سارق به سرگروهی شخصی به نام پروفسور است که می‌خواهند به کارخانه چاپ پول در مادرید اسپانیا دستبرد بزنند.

سریال «Money Heist» از همان ابتدا به سراغ شخصیت‌پردازی و فضاسازی می‌رود. نقد سریال حقای money heis ق سریالt زومجی از همان صحنه ابتدایی با نورپردازی قرمز، سعی در فضاسازی و آماده کردن مخاطب برای تعریف داستان مهیج خود دارد. در ابتدا شخصیتی معرفی می‌شود که بعدها توکیو نام می‌گیرد. او خلافکار است و نامزدش را از دست داده است و هیچ چیز برای از دست دادن ندارد. همین موضوع مخاطب را متقاعد می‌کند که هر بلندپروازی و کار خلاف بزرگی ممکن است از او سر زند. بعد از آماده ساختن مخاطب، سریال به سراغ اصل ماجرا می‌رود و شخصیت اصلی برای ما معرفی می‌شود. همه این‌ها در ده، پانزده دقیقه اول سریال اتفاق می‌افتد و اینکه سازندگان، سریع به سراغ اصل ماجرا رفته‌اند یکی از نقاط مثبت این سریال است. شخصیت اصلی ماجرا یا همان پروفسور از همان ابتدا برای مخاطب خاص و مرموز و جذاب معرفی می‌شود. اینکه سر بزنگاه، توکیو را نجات می‌دهد و می‌خواهد بزرگ‌ترین سرقت تاریخ را انجام دهد بسیار مخاطب را وسوسه می‌کند تا سریال را ادامه دهد.

نتفلیکس امروز از تمدید حقایق سریال money heist برای فصل پنجم خبر داد و همچنین اعلام کرد که فصل پنجم این سریال قرار است فصل پایانی آن باشد.

در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، شبکه نت فلیکس از تمدید یکی از محبوب‌ترین سریال‌های خود برای یک فصل دیگر خبر داده که قرار است فصل پایانی آن نیز باشد. نتفلیکس امروز از تمدید سریال Money Heist (سرقت پول) که با نام La Casa De Papel نیز شناخته می‌شود، برای فصل پنجم و پایانی خبر داد. فصل پنجم این سریال قرار است در ۱۰ قسمت تولید و از Netflix منتشر شود. پیش از این فصل چهارم سریال سرقت پول که در ۸ قسمت تولید شده، در فروردین ماه امسال منتشر شده بود و توانست به پر بیننده‌ترین سریال‌ شبکه نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ تبدیل شود.

الکس پینا، خالق سریال Money Heist به EW گفت: «ما مثل یک بازی شطرنج و با یک استراتژی عقلانی به سمت یک استراتژی جنگی حرکت می‌کنیم که نتیجه آن حمله و برخورد است». پینا در ادامه وعده داد که فصل پنجم سریال سرقت پول قرار است شامل حماسی‌ترین و اکشن‌ترین بخش‌های تاریخ این سریال باشد که در مورد آن بسیار هیجان زده است. مراحل فیلم‌برداری و تولید فصل پایانی سریال Money Heist از دوشنبه هفته آینده در دانمارک آغاز خواهد شد و در ادامه تولید سریال در پرتقال و اسپانیا ادامه خواهد یافت.

مقاله مرتبط

نقد فصل اول و دوم سریال Money Heist

همچنین نتفلکیس از اضافه شدن میگل آنخل سیلوستره با سابقه بازی در سریال Sense8 (سنس۸) و سریال Narcos (نارکس) به‌همراه پاتریک کریادو، بازیگر سریال Unauthorized Living، به جمع بازیگران فصل پنجم سریال Money Heist خبر داده است، اما اطلاعاتی از نقش این دو بازیگر در فصل پایانی این سریال که در ایران با نام «خانه کاغذی» نیز شناخته می‌شود،‌ در دسترس نیست. همچنین نتفلیکس تصویری تبلیغاتی برای تایید ساخت فصل پایانی سریال سرقت پول نیز منتشر کرده که شما در ادامه می‌توانید این تصویر را مشاهده کنید:

چیزی که این سریال را به واقعیت نزدیک‌تر و هیجان را بیشتر می‌کند این است که پروفسور اگرچه بسیار باهوش است اما بعضی مواقع نمی‌تواند پلیس‌ها را راحت فریب دهد یا راحت از دستشان خلاص شود. مثلا اینکه پلیس در بیمارستان برای او دام می‌گذارد و او هم وارد این دام می‌شود هیجان سریال را بیشتر می‌کند. در ادامه بیشتر در مورد شخصیت‌های سریال صحبت می‌کنیم. در سریال «خانه کاغذی» زیاد طول نمی‌کشد که داستان به سراغ سرقت اصلی می‌رود و در طول این داستان مخاطب به گذشته هم برمی‌گردد و حوادثی را که زمان آماده‌سازی عملیات رخ داده است می‌بینید. این ترفند باعث می‌شود اطلاعات در طول داستان، کم‌کم و هر جایی که لازم بود به مخاطب داده شود. همین موضوع باعث می‌شود تا مخاطب بیشتر لذت ببرد. نکته مثبت دیگر سریال خلق شخصیت‌هایی است که درگیر این ماجرا هستند و با استفاده از آن‌ها نکات درخشانی برای مخاطب شرح داده می‌شود. مثلا با استفاده از شخصیت آلیسون پارکر که فرزند سفیر و یکی از گروگان‌ها است در می‌یابیم که جان همه افراد برای دولت‌ها از اهمیت یکسانی برخوردار نیست، یا شخصیت آرتور که رئیس کارخانه است به مخاطب می‌فهماند که چگونه سخت شدن اوضاع باعث می‌شود تا افراد قدر داشته‌هایشان را بدانند. کارگردان سریال هم سعی کرده است سبکی از تصویربرداری را برای خود انتخاب کند که از تعداد کات‌ها بکاهد و با استفاده از تغییر پیاپی فوکوس‌ دوربین، مخاطب را در یک تصویر از کاراکتری به کاراکتر دیگر انتقال دهد. این روش در خیلی از جاهای سریال، کار را مهیج کرده است اما هرچه از سریال می‌گذرد این سبک کمی تکراری و خسته‌کننده می‌شود.

همچنین شیوه‌ای که بسیار به محبوبیت این سریال کمک کرده است استفاده از تدوین موازی است. تدوین موازی یعنی اینکه مخاطب اتفاقاتی را که در یک زمان، در مکان‌های مختلف رخ می‌دهد می‌بیند. این شیوه در جاهای بسیاری از سریال به‌کار رفته است و هیجان را افزایش داده است. نکته دیگر در مورد ماسک‌های سارقان است. در ابتدای سریال شاید این سؤال برای مخاطب پیش بیاید که چرا سارقان از ماسکی استفاده می‌کنند که چهره سالوادور دالی روی آن نقش بسته است؟ در ابتدا باید بدانیم که سالوادور دالی نقاش اسپانیایی است و بیشتر نقاشی‌های او در سبک سورئال هستند. یعنی بیشتر نقاشی‌های او خیالی یا فراواقع هستند. اول اینکه دالی اسپانیایی است و این سریال هم در اسپانیا ساخته شده است و بهتر است حتی ماسک سارقان سریال هم یادآور اسپانیا باشد. دوم اینکه این دزدی هم به‌نوعی سورئال است. سارقانی که می‌خواهند به مرکز چاپ پول حمله کنند و برای خود پول چاپ کنند. کاری که تا به حال صورت نگرفته است و خیالی بیش نیست. پس برای این سارقان که می‌خواهند کاری خیال‌گونه انجام دهند ماسک نقاشی را به چهره می‌زنند که تصاویر خیالی می‌کشیده مناسب است.

برای خواندن مطالب بیشتر بازیگرنیوز را دنبال کنید.

بازدید : 182
شنبه 26 مهر 1399 زمان : 0:29

همشهری‌آنلاین: کریستف رضاعی آهنگساز و سرپرست گروه موسیقی نور در سال ۱۹۶۶ در شهر تولوز فرانسه از مادری فرانسوی و پدری ایرانی به دنیا آمد. وی در رشته موسیقی (پیانو - آواز و تئوری) و در کنار آن در مهندسی و بازاریابی تحصیل کرده‌است.

ازسال ۱۹۹۷ تاکنون، کریستف با همکاری رضا اصغر زاده (دستیارش از سال ۱۹۹۵) ۱۵۰ موسیقی برای تبلیغات تلویزیونی در ایران ساخته‌است. کار آهنگسازی کریستف گاهی شامل موسیقی فیلم سینمایی (۱۹۹۶)، موسیقی برای فیلم‌های کوتاه (۱۹۹۹)، و موسیقی برای برنامه مستند هنر (فوریه ۲۰۰۰) بوده‌است.

او که خودش یک خواننده تِنور است در سال ۱۹۹۶ یک گروه موسیقی باستانی متشکل از موسیقیدانان ایرانی به نام aria musica تشکیل داد. همچنین بعد از آن مدت دو سال با همکاری آهنگسازان حرفه‌ای فرانسوی، مشغول ترتیب دادن کنسرت‌های موسیقی باروک در تهران و هندوستان بوده‌است.

در ژوئن ۲۰۰۰ رضاعی به اتفاق آراء جایزه نخست یک مسابقه آهنگسازی که توسط انجمن فرهنگی ایتالیا برگزار شده بود را از آن خود کرد که موضوع این مسابقه «سرود صلح برای هزاره سوم بود». که البته آهنگسازی قسمت ایرانی اثر را به کمک مسعود شعاری انجام داده بود.

کریستف رضاعی آهنگساز سرپرستی گروه موسیقی نور را هم بر عهده دارد و علاوه بر‌ آن آهنگسازی چند فیلم از جمله کنعان(ساخته مانی حقیقی) و آبادانی‌ها (ساخته همین فیلمساز) و سعادت ‌آباد را در کارنامه کاری خود دارد.

نام : کریستف

نام خانوادگی : رضاعی

تاریخ تولد : 1966

محل تولد : فرانسه

حرفه : آهنگساز

سال های فعالیت : 1977 تاکنون

از مادری فرانسوی و پدری ایرانی در شهر تولوز فرانسه به سال 1966 به دنیا آمد و حالا سرپرست گروه موسیقی نور می باشد

در ادامه با بیوگرافی این آهنگساز را مطالعه خواهیم کرد

در این فیلم ملودی‌های بین‌المللی شنیده می‌شود که دوباره تنظیم شده و با زبان گیلکی بازخوانی شده؛ چگونه این ملودی‌ها به موسیقی فیلم اضافه شد؟ کمی درباره‌ی این ملودی‌ها توضیح دهید.

ما سه قطعه در فیلم می‌شنویم که با استفاده از ملودی‌های بین‌المللی با زبان گیلکی خوانده شده است. قطعه چشم سیاه از قطعات محلی و سنتی روسیه است که آهنگساز مشخصی هم ندارد. کیساس، کیساس، کیساس به معنای شاید، شاید، شاید؛ اثر یک آهنگساز کوبایی به نام اوسوالدو فرز است. این آهنگ در دهه 40 نوشته شد و به تدریج ابعاد بین‌المللی پیدا کرد. قطعه دیگری هم باعنوان لیلا جان در این فیلم قرار گرفته که برای آهنگسازی مکسیکی (آمریکای جنوبی‌) است. این آهنگ را خواننده‌ای فرانسوی به نام دالیدا حدود دهه 60 بازخوانی کرد.

این فیلم شامل بخش زیادی از خاطرات آقای یزدانیان می‌شود و سه ترانه‌ای که گفته شد؛ از جمله قطعاتی هستند که صفی یزدانیان قبل از انقلاب در رادیو رشت با صدای روزبه‌ رخشا می‌شنید. در ابتدا قصدش این بود موسیقی فیلم را با همین سه ترانه به سامان برساند اما به تدریج با پیشروی کار، متوجه شد کار نیاز به موسیقی بیشتری دارد و درنهایت ساخت موسیقی را به من سپرد.

آلبوم سیر – همکاری با مسعود شعاری

آلبوم آلبا – همکاری با گروه نور

آلبوم ابرها – گزیده‌ای از آثار هنرمندان مختلف

آلبوم جزیره قشم – آثار هنرمندان مختلف درباره جزیره قشم

آلبوم کنعان – موسیقی فیلم کنعان و پرونده هاوانا

آلبوم در دنیای تو ساعت چند است – موسیقی فیلم

در فیلم های سینمایی زیر نیز توانست به خوبی آهنگسازی را برعهده بگیرد

نگار (۱۳۹۶)

اژدها وارد می‌شود! (۱۳۹۴)

موسیقی فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟

ماهی و گربه (۱۳۹۲)

نارنجی پوش (۱۳۹۰)

چه خوبه که برگشتی (۱۳۹۱)

سعادت‌آباد (۱۳۸۹)

زیر آب (۱۳۸۸)

چهل سالگی (۱۳۸۷)

کنعان (۱۳۸۶)

پرونده هاوانا (۱۳۸۴)

آبادان (۱۳۸۱)

در این فیلم ملودی‌های بین‌المللی شنیده می‌شود که دوباره تنظیم شده و با زبان گیلکی بازخوانی شده؛ چگونه این ملودی‌ها به موسیقی فیلم اضافه شد؟ کمی درباره‌ی این ملودی‌ها توضیح دهید.

ما سه قطعه در فیلم می‌شنویم که با استفاده از ملودی‌های بین‌المللی با زبان گیلکی خوانده شده است. قطعه چشم سیاه از قطعات محلی و سنتی روسیه است که آهنگساز مشخصی هم ندارد. کیساس، کیساس، کیساس به معنای شاید، شاید، شاید؛ اثر یک آهنگساز کوبایی به نام اوسوالدو فرز است. این آهنگ در دهه 40 نوشته شد و به تدریج ابعاد بین‌المللی پیدا کرد. قطعه دیگری هم باعنوان لیلا جان در این فیلم قرار گرفته که برای آهنگسازی مکسیکی (آمریکای جنوبی‌) است. این آهنگ را خواننده‌ای فرانسوی به نام دالیدا حدود دهه 60 بازخوانی کرد.

این فیلم شامل بخش زیادی از خاطرات آقای یزدانیان می‌شود و سه ترانه‌ای که گفته شد؛ از جمله قطعاتی هستند که صفی یزدانیان قبل از انقلاب در رادیو رشت با صدای روزبه‌ رخشا می‌شنید. در ابتدا قصدش این بود موسیقی فیلم را با همین سه ترانه به سامان برساند اما به تدریج با پیشروی کار، متوجه شد کار نیاز به موسیقی بیشتری دارد و درنهایت ساخت موسیقی را به من سپرد.

حضورم در این فیلم به‌عنوان بازیگر؛ تجربه بسیار شیرینی بود که ابتدا صرفا به دلیل دوستی با آقای یزدانیان اتفاق افتاد. البته طبیعی‌ست که بازی در مقابل آقای مصفا برای هرکسی باعث افتخار است و قاعدتا نمی‌توانستم پیشنهاد یزدانیان را رد کنم.

تجربه بازیگری در فیلم "در دنیای تو ساعت چند است" به من نشان داد که بازیگری در سینما کار بسیار سختی‌ست که نیاز به از خودگذشتگی فراوان دارد. وقتی به‌عنوان بازیگر در کاری حضور دارید باید در لحظه تمام آنچه هستید را فراموش کنید و به درک درستی از پرسوناژ در ذهن برسید.

برای خواندن ادامه مطلب بازیگرخبر را دنبال کنید.

بازدید : 116
شنبه 19 مهر 1399 زمان : 13:00

فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی مکانیک سیالات از دانشگاه آزاد است بجز بازیگری نوازنده گیتار، پرکاشن و خواننده می باشد و حالا مجری گری هم می کند

پدرش اهل تبریز و مهندس و مادرش تهرانی و خانه دار است

دو برادر بنام علی علیرضا مهندس رشته عمران و بردیا مترجم زبان انگلیسی و یک خواهر بنام آتوسا مترجم زبان آلمانی دارد و خودش فرزند سوم خانواده است

محمدرضا گلزار قد چقدر است؟

وزن گلزار 84-87 کیلوگرم و قد او 183 سانتی متر است

می گوید با افتخار تورک هستم و فامیلی ام گلزار آذری می باشد

از والیبال تا اسکی

والیبال را در زمان دبیرستان شروع کرد و در باشگاه های پارس خودرو، شیشه و گاز، پاس و دیهیم در پست توپ گیر بهترین بازیکن والیبال استان تهران بود

تنها والیبال نبود، بطور حرفه ای پیگیر اسکی بود و کارت مربیگری اسکی آلپاین را هم دارد

خانواده

پدرش اهل تبریز و مهندس و مادرش تهرانی و خانه دار است

دو برادر بنام علی علیرضا مهندس رشته عمران و بردیا مترجم زبان انگلیسی و یک خواهر بنام آتوسا مترجم زبان آلمانی دارد و خودش فرزند سوم خانواده است

می گوید با افتخار تورک هستم و فامیلی ام گلزار آذری می باشد

از والیبال تا اسکی

والیبال را در زمان دبیرستان شروع کرد و در باشگاه های پارس خودرو، شیشه و گاز، پاس و دیهیم در پست توپ گیر بهترین بازیکن والیبال استان تهران بود

تنها والیبال نبود، بطور حرفه ای پیگیر اسکی بود و کارت مربیگری اسکی آلپاین را هم دارد

ورود به موسیقی

موسیقی را با مخالفت پدرش از سوم دبیرستان بصورت خود آمو با نواختن گیتار شروع کرد، مدتی بعد هم پیانو می زد، تا اینکه بعد از دانشگاه به عنوان نوازنده عضو گروه آریان شد

در این گروه مدت ها بعنوان نوازنده ارگ و پرکاش فعالیت می کرد

شاگرد اول

خانوادم دوست داشتند پزشک شوم، خودم هم فکرشو نمی کردم روزی موسیقی و هنر را حرفه ای دنبال کنم، اما درسم خوب بود و اسمم صدر همه اسامی شاگرد اولا بود

در کنکور دانشگاه آزاد رتبه 5 آوردم

ورود محمدرضا گلزار به بازیگری

محمدرضا گلزار در فروردین سال ۷۹ در یکی از کافی شاپ های خزر شهر ایرج قادری را می بیند و او را برای حضور در اولین کنسرت گروه آریان دعوت می کند. ایرج قادری نیز بعد از دیدن او، از او می خواهد که برای بازی در نقش سام در فیلم سام و نرگس به دفتر تهیه کننده برود و تست بازیگری بدهد. محمدرضا گلزار بعد از انجام تست بازیگری، برای بازی در این فیلم انتخاب می شود و به این ترتیب اولین تجربه بازیگری خود را به دست می آورد و برای اولین بار نیز به سینما ورود می کند.

ورود محمدرضا گلزار به حرفه مدلینگ

محمدرضا گلزار به خاطر چهره جذابی که دارد در سال ۸۰ به حرفه مدلینگ وارد شد. او زمانی که ۲۴ سال داشته، عنوان اولین مرد فتو مدل در ایران را به خود اختصاص داد و پوستر او بر روی بسیاری از بیلبوردهای تبلیغاتی قرار گرفت. برند ایکات اولین برندی بود که برای تبلیغ پوشاک مردانه از محمدرضا گلزار برای تبلیغات استفاده کرد.

طراح لباس محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار برای انتخاب لباس هایش یک طراح لباس استخدام کرده است. آهو سپانلو نام طراح اختصاصی او می باشد. خانم سپانلو از سال ۸۶ کار طراحی لباس های محمدرضا گلزار برای حضور در جشن ها و مراسمات را بر عهده دارد. آهو سپانلو در دانشگاه انگلستان در رشته مد و لباس تحصیل کرده است و بهترین و آخرین متدها را بر روی لباس های محمدرضا گلزار انجام می دهد

بهترین دوستان محمدرضا گلزار

امین حیایی یکی از بهترین و صمیمی ترین دوستان محمدرضا گلزار است. او از میان ورزشکاران نیز با علی دایی رابطه بسیار نزدیک و دوستانه ای دارد. محمدرضا گلزار طرفدار تیم بارسلونا و همچنین تیم پرسپولیس است.

تدریس محمدرضا گلزار

همانطور که گفته شد محمدرضا گلزار در کنکور رتبه ۵ را به دست آورد و دروس عربی و دین و زندگی را ۱۰۰ زده بود به همین دلیل مدتی در دانشگاه درس هایی مانند معارف و دینی را درس می داده است. او می گوید که خیلی آدم مذهبی بوده و الان هم همینطور است.

همچنین بخوانید: تتلو : بیوگرافی / اخبار: ازدواج، حرمسرا، بستن اینستاگرام امیر حسین مقصودلو

ازدواج محمدرضا گلزار / محمدرضا گلزار و همسرش / نام محمدرضا گلزار و همسرش

محمدرضا گلزار تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد است. او می گوید که شهرت باعث شده که نتواند به راحتی ازدواج کند. در مورد ازدواج و همسر محمدرضا گلزار شایعات بسیار زیادی برای او درست شده است اما او همچنان مجرد است.

خواستگاری دختر از محمدرضا گلزار

چند سال پیش یکی از دخترانی که از طرفداران محمدرضا گلزار است در یک مصاحبه ای اعلام کرد که خیلی محمدرضا گلزار را دوست دارد و می خواهد که او را ببیند و از او خواسنگاری کند. تیم مصاحبه کننده این موضوع را پیگیری کردند و ترتیب دیدار محمدرضا گلزار و دختر جوان را دادند و آن دختر به طور صریح و مستقیم از هنرمند موردعلاقه اش خواستگاری کرد. محمدرضا گلزار پاسخ صریحی به پیشنهاد او نداد و فقط گفت که اگر به خاطر این موضوع به او بی احترامی شده است، از او عذرخواهی می کند.

دستمزد و حقوق محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار یکی از گران ترین بازیگران ایران محسوب می شود. بعد از بررسی هایی که در مورد حقوق بازیگران انجام شد، مشخص شد که محمدرضا گلزار به طور میانگین برای هر کدام از فیلم هایی که بازی می کند بیش از ۲۰۰ میلیون تومان حقوق دریافت می کند.

نحوه ورود به بازیگری

فروردین ماه 1379 بود که در شهر خزر شهر در کافی شاپ ایرج قادری کارگردان را دید، سر میزشان رفت و از او برای نخستین کنسرت گروه آریان دعوت کرد

اما در پاسخ ایرج قادری او را برای بازی در فیلم نرگس و سام دعوت کرد، به این صورت بعد از چند تست و پیش تولید گلزار چند ماه بعد اولین تجربه بازیگری خود را بدست آورد

شروع مدلینگ

علاقه و چهره جذاب اش باعث شد در سال 1380 وقتی 24 ساله بود به عنوان اولین مرد فتو مدل ظاهر شود و عکس اش به عنوان مدل پوشاک مردانه ایکات روی بیلبوردهای تبلیغاتی برود

طراح اختصاصی گلزار

آهو سپانلو از سال 1386 به عنوان استایلیست اختصاصی محمدرضا گلزار کارهای مربوط به انتخاب و طراحی لباس او برای مراسمات مختلف را بر عهده دارد

خانم سپانلو فارغ التحصیل مد و لباس از دانشگاه انگلستان می باشد و آخرین متد های طراحی را در لباس های گلزار اعمال می کند

بیزنس و انواع شغل گلزار

س از آهنگ محمدرضا گلزارحجم بالایی از ویدیوها از این کنسرت منتشر شد که نشان می‌داد او علاوه بر آنکه فالش می‌خواند، ویولن را نیز فالش می‌نوازند که اسباب نقد این کنسرت‌ها شد و چنین پرسشی را پیش آورد که آیا مخاطبان چنین کنسرت‌هایی برای شنیدن موسیقی به این رویدادها می‌روند و اساساً کیفیت موسیقی پاپ، چه میزان در انتخاب کنسرت‌ها برای مخاطبان موسیقی به ویژه مخاطبان جوان اهمیت دارد؟

به گزارش «تابناک»؛ محمدرضا گلزار تور تازه کنسرت‌هایش را در شهرستان‌ها آغاز کرده و در اتفاقی مرسوم بخش‌هایی از این کنسرت توسط حاضرین ضبط و در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود. ویژگی مشترک این بخش‌های منتشر شده از کنسرت‌های گلزار، صدای بسیار بد و همچنین فالش خوانی این بازیگر است که با فالش نواختن ویولن مجموعه عجیبی را شکل داده است. البته ممکن است عنوان شود صدای بد گلزار متاثر از امکانات محیطی و صدا است اما فالش خواندن و نواختن او را چگونه می‌توان توجیه کرد؟!

گلزار سردمدار انواع مشاغل می باشد

مدتی یک کلوپ زیبایی ویژه مردان داشت، بعدها مدیریت رستوران انار را برعهده گرفت، سپس با یک برند مکزیکی با نام اکلیپس در تولیدات پوشاک همکاری کرد

حالا دو فروشگاه دیجیتال بنام Go sport نمایندگی فرانسه را اداره می کند و در دبی مرکز سولاریومی (برنزه کردن پوست) به نام سان پینت را دارد

شنیده ها حاکی از برج سازی و بساز بفروشی اش هم می باشد

رفقای هنری ورزشی

صمیمی ترین دوست گلزار، امین حیایی است ،محمدرضا طرفدار دو آتیشه تیم بارسلونا و پرسپولیس می باشد و از ورزشکاران با علی دایی صمیمی تر است

تجربه تدریس

جالبه بدونید گلزار در کنکور، درس عربی و معارف را 100 زده است، در زمان دانشگاه درس معارف و دینی را تدریس می کرد و می گوید به شدت آدم مذهبی هستم

همسر محمدرضا گلزار !

رضا گلزار 42 ساله هنوز ازدواج نکرده است

می گوید در تمام این سالها به خوبی حس کرده ام که تا چه اندازه شهرت مرا تنها کرده است، با وجود همه شایعات هنوز مجردم و نتوانستم ازدواج کنم

دستمزد میلیاردی + غذا

دریافت یک میلیارد تومان برای پنج ماه بازی در سریال عاشقانه سال 96 او را جز چند بازیگر گرانقیمت ایران کرده است و به طور متوسط برای هر فیلم بالای 200 میلیون تومان می گیرد

غذاهای مورد علاقه او قرمه سبزی و ماکارانی است

برای خواندن ادامه مطلب بازیگرنیوز را دنبال کنید.

بازدید : 124
يکشنبه 13 مهر 1399 زمان : 10:35

داستان این سریال در مورد گروهی از سارقین است که هر کدام به پیشنهاد پروفسور به دلایل شخصی خود پنج ماه برای سرقتی بزرگ از ضرابخانه ملی اسپانیا آماده می شوند. مغز متفکر این گروه فردی است به نام پروفسور. پروفسور سال ها برای طراحی نقشه ی سرقت وقت گذاشته است و هر عملی از جانب پلیس ها را پیشبینی کرده است. او برای شروع کار قوانینی را برای گروهش که شامل هشت نفر هستند تعیین می کند. هر کدام برای افشا نشدن هویتشان نام شهری را برای خود انتخاب می کنند که عبارتند از مسکو،برلین،توکیو،نایروبی،دنور،اسلو،ریو و هلسینکی.

هدف اصلی پروفسور تنها سرقت پول های موجود در این ضرابخانه نیست بلکه سرقت ۲۴۰۰ میلیون یورو پولی است که صرف ۱۱ روز به چاپ می رسانند.

آنها با گروگان گرفتن ۶۷ نفر برای خود زمان می خرند و هنگامی که نیروی پلیس تمام حواسش به آزادی این گروگان هاست، آنها مشغول چاپ اسکناس ها و کندن تونلی برای فرار هستند.

با کندن دو تونل که یکی توسط گروگان ها و دومی توسط مسکو انجام می شود، حواس پلیس ها را به تونل تقلبی پرت می کنند و خود از آن تونل دیگر می گریزند.آن تونل به کارخانه ای منتهی می شود که پروفسور در تمام مدت با داشتن تجهیزاتی حرفه ای سرقت را از آنجا کنترل می کرده است. در زمان های معینی با گروهش تماس میگیرد و در مواقع حساس و زمانی که قصد سردرگم کردن پلیس ها را دارد با آنها وارد مذاکره می شود.

کنترل کردن این عملیات به عهده ی بازرس موریو است. راکل موریو زنی مطلقه است که به همراه دختر کوچک و مادرش زندگی می کند. از آنجایی که پروفسور هنگام صحبت کردن با بازرس از نرم افزار تغییر صدا استفاده می کند، ماموران صدای اصلی او را نمی شناسند و پروفسور به راحتی با تغییر نام خود، به صورت دوستانه به راکل نزدیک می شود. در اولین ساعات سرقت بازرس به کافه ای می رود. او که قصد دارد با مادرش تماس بگیرد، متوجه می شود شارژ گوشیش تمام شده. پروفسور که در تمام مدت در آنجا حضور داشت، به درخواست راکل برای گرفتن شارژر با دادن گوشی خودش پاسخ داد و این شروعی است برای رابطه بین بازرس موریو و پروفسور.

با تیر خوردن یکی از گروگان ها توسط پلیس، بازرس تقاضای ورود چند جراح برای جراحی او را می کند. در بین جراحان یکی از دستیاران بازرس موریو به نام آنخل هم به ضرابخانه وارد می شود تا اطلاعاتی از سرقت به دست آورد. از آنجایی که یک بار مادر راکل برای صحبت با او به گوشی پروفسور زنگ زده بود، پروفسور وارد مقر فرماندهی پلیس شد و چهره ی آنها را به خاطر سپرد.در نتیجه هنگامی که آنخل وارد ضرابخانه شد، پروفسور به سرعت او را شناخت و از این موقعیت به نفع خود استفاده کرد و دستور داد که در عینک او شنودی را کار بگذارند.

با کار گذاشتن آن شنود در عینک آنخل، پروفسور تمام مکالمات بین ماموران را در اختیار داشت.

در طول سرقت اسلو و مسکو کشته می شوند و یکی از گروگان ها به نام مونیکا با دنور وارد رابطه می شود و به همین دلیل به گروه برای فرار کمک می کند. هنگام خروج از تونل، برلین با هدف زمان خریدن برای فرار گروه، جان خود را فدا می کند. هنگامی که این ۶ نفر از تونل عبور می کنند، برای جلوگیری از ورود ماموران، تونل را منفجر می کنند و هر کدام با تغییر چهره در زمان های متفاوت از کارخانه بیرون می آیند. در نهایت هنگامی که ماموران وارد کارخانه می شوند، با صحنه ای خالی از پول ها و سارقین مواجه می شوند.

سریال «سرقت پول» یکی از محبوب‌ترین سریال‌های چند سال اخیر است که هواداران بسیاری دارد و در فصل پنجم به پایان می‌رسد. با این حال اطلاعات قابل توجهی درباره فصل پایانی این سریال وجود دارد که مرور آن‌ها برای هواداران این سریال خالی از لطف نیست.

احتمالا وقتی الکس پینا، خالق سریال «سرقت پول»، به آخرین ویرایش فیلم‌نامه این سریال نگاه می‌کرد، هرگز تصور نمی‌کرد سریال جذاب و هیجان‌انگیز او به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های تلویزیونی چند سال اخیر تبدیل شود. این سریال اسپانیایی به شهرتی جهانی دست پیدا کرد و حالا میلیون‌ها هوادار در سراسر جهان منتظر تماشای فصل پنجم و پایانی آن هستند.

سریال «سرقت پول» براساس زمان پخش چهار فصل دارد. فصل اول و دوم آن توسط شبکه اسپانیایی آنتنا ۳ پخش شد و به حدی از محبوبیت رسید که سرویس استریم نتفلیکس حق پخش و تولید آن را خریداری کرد. فصل سوم در سال ۲۰۱۹ و توسط نتفلیکس تولید و منتشر شد و فصل چهارم بهار امسال به دست هواداران رسید. اما سریال Money Heist براساس شبکه‌پخش‌کننده آن شامل دو فصل است. منتقدان باور دارند این شیوه فصل‌بندی براساس فرم و نوع داستان‌گویی سریال، دقیق‌تر به نظر می‌رسد.

بنابراین ۱۵ اپیزود سریال که در سال ۲۰۱۷ پخش شد، فصل اول هستند و فصل دوم سریال هم شامل دو نیم‌فصل منتشرشده در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ می‌شود. تماشاگران وسواسی سریال هم اعتقاد دارند اپیزودهایی که توسط شبکه آنتنا ۳ اسپانیا ساخته شده، به مراتب کیفیت بالاتری از اپیزودهای ساخته‌شده توسط نتفلیکس دارد. اگرچه به نظر می‌رسید این سریال برای فصل پنجم و ششم هم تمدید می‌شود اما سرویس استریم نتفلیکس تایید کرد که «سرقت پول» در فصل پنجم به پایان می‌رسد و خبری از فصل ششم نیست.

وضعیت تولید فصل پنجم سریال «سرقت پول»

شایعاتی که پس از فصل چهارم سریال منتشر شد، این امید را در دل هواداران سریال روشن کرده بود که شاید سریال سرقت پول حداقل برای دو فصل دیگر تمدید شود. اما سرویس استریم نتفلیکس پس از مذاکره با خالقان سریال به این نتیجه رسید که فصل پنجم می‌تواند بهترین پایان را برای سریال به همراه داشته باشد. بنابراین الکس پینا دست به کار شد. او مدتی پیش تصویری را از خودش در صفحه رسمی‌اش در اینستاگرام منتشر کرد که به نظر می‌رسید در حال نوشتن فیلمنامه فصل پنجم سریال «سرقت پول» باشد. الکس پینا در حالی برای نوشتن فیلمنامه سریال بازگشته که او فیلمنامه هیچکدام از اپیزودهای فصل چهارم را ننوشته بود و آخرین باری که نگارش داستان سریال «سرقت پول» برعهده او قرار داشت به فصل سوم بازمی‌گردد.

الکس پینا به عنوان یکی از کلیدی‌ترین شخصیت‌های پشت سر سریال «سرقت پول» در سال‌های اخیر مشغول به تولید و توسعه سریال‌های تلویزیونی متعددی بوده و از آن‌جایی که به نظر می‌رسد او هنوز هم مشغله‌های بسیاری دارد، احتمالا ساخت فصل پنجم سریال «سرقت پول» به زمان بسیار بیشتری از قبل نیاز دارد. تماشاگران چشم به راه این سریال محبوب اسپانیایی برای تماشای فصل چهارم انتظار زیادی را تجربه نکردند. در حقیقت، سرویس استریم نتفلیکس فصل چهارم را تنها ۹ ماه پس از انتشار فصل سوم منتشر کرد و شاید همین اتفاق باعث شد که «سرقت پول» به پرتماشاگرترین سریال نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ تبدیل شود.

سریال جذاب سرقت پول La Casa de Papel (Money Heist) پر از پیچیدگی و اتفاقات غیرمترقبه است که حتی بعد از تماشای قسمت اول آن شیفته این سریال شده و از سرجایتان جنب نمی‌‌خورید! این سریال اسپانیایی زبان که از نتفلیکس پخش می‌شود داستان گروهی از سارقین در اسپانیا را که به طرز عجیبی جذاب و متفاوت هستند و قصد دارند بزرگترین سرقت تاریخ اسپانیا را به انجام برسانند را روایت می‌کند. سریال بسیار محبوب سرقت پول یا خانه کاغذی مخاطبان زیادی را در سراسر جهان شیفته خود کرده است. در ادامه به معرفی ۶ سریال هایی مانند سرقت پول و پر از پیچیدگی و جنایات هستند می‌پردازیم و وجه اشتراک آن هارا بازگو می‌کنیم.

برای خواندن مطالب بیشتر بازیگرنیوز را دنبال کنید.

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 62
  • بازدید کلی : 1436
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی